غزل جونغزل جون، تا این لحظه: 21 سال و 11 ماه و 11 روز سن داره

غزل خوشگل و خوش تیپ مامان

غزل در تبریز

سلام به همه دوستان  امیدوارم سال خوبی رو شروع کرده باشین و سال 93 براتون سرشار باشه از سلامتی و تندرستی و نشاط غزل جون تعطیلات عیدشو با مسافرت به تبریز شروع کرد البته به مراغه هم رفتیم که خیییییللللللللی عالی بود و خیلی خوش گذشت و هوا هم محشششششششر بود .جای همه ی شما دوستان خالی  غزلم این کلاه محلی رو از تبریز خرید و از اونجا یکسره روی سر داشت   پارک اِل گولی تبریز       و گنبد سرخ مراغه     ...
14 فروردين 1393

این روزااااااا

  این روزا غزل خانم سرش با درساش گرمه ولی ی  چیز دیگه هم هست که خیلی خوشحالش کرده و حسابی بهش مشغوله و اون اومدن مامانی و بابایی از سفر حج هستش و از اونجاییکه غزل خانم تنها نوه ی خانواده هست حسابی مامانی و بابایی واسش سوغاتی آوردن  ( عکسایی که از غزل میذارم با بعضی از لباسهایی که سوغاتی گرفته) . غزل جون از مامانی خواست که واسش دعا کنن تا در امتحان ورودی استعداد های درخشان قبول بشه که مامانی هم حسسسسسابی واسش  دعا کردند. از اونجاییکه غزل به مقوله سوغاتی خیلی حسسسسسسسسساس هستش خیلی دوست داشت که ساکها در حضور ایشون گشوده بشه ولی خوب از اونجاییکه معلم غزل جون اجازه غیبت از ...
25 آبان 1392

غزل و ماه مهر

غزل جونم دختر مهربون مامان این روزا سرش حسابی شلوغه . ماه مهر که شروع میشه ترافیک کاری من و غزلم هم شروع میشه . هرچند بچه ام تابستون هم همچین سرش خلوت نبود چون کلاسای مختلف میرفت . این روزها هم با مدرسه و کلاس زبانش حسابی سرش گرمه . دختر گلم ی دنیا دوست دارم.   ...
15 مهر 1392

غزل و تابستان 92

  الهی  قربونت بشم با اون تیپت و ژستت ولی ی عکس نداری که درست و درمون باشه  همه عکسات کجو کولَست   چرا چشاتو اینجوری لوچ کردی !!!!!!!!!!!!!!!!  این عکسای تابستون امساله که توی خونه باغ بابایی توی یکی از روستاهای آشتیانه.           ...
11 مرداد 1392